لحظه ای با خدا

چند خنده حلال 1

چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۴۴ ب.ظ

یارو رو داشتن میبردن اتاق عمل، ازش میپرسن: همراه داری؟

میگه: آره، خاموشش کردم!!! .

..................................................

یه روزیه نفربنزین میخوره دورحیاط میچرخه مامانش به دکترزنگ میزنه

میگه آقای دکترپسرم بنزین خورده داره دورحیاط میچرخه

دکترمیگه اشکال نداره هروقت بنزینش تموم بشه خودش وایمیسته .

..................................................

دقت کردین ... قدیما مهمون میومد خونمون میگفتن قبله کدوم طرفه؟؟؟

الان تا میان میگن پسورد مودمتون چیه؟! .

..................................................

هواپیما داشت سقوط می کرد. همه داشتن جیغ میزدن به جز یک نفر

ازش میپرسن: تو چرا ساکتی؟ میگه: مال بابام که نیست، بذار سقوط کنه .

..................................................

یارو یک سکه میندازه هوا، شیر میاد، فرار میکنه!! .

..................................................

یه روز یه گنجشک با یه موتوری تصادف می کنه بی هوش می شه،

وقتی به هوش می یاد می بینه تو قفسه،

می زنه تو سرش و می گه: بیچاره شدم موتوریه مُرد!! .

..................................................

از یارو می پرسن دو دوتا چند تا می شه ؟

می گه : چهار تا. چهار تا گردو بهش جایزه می دن.

فرداش میان می پرسن : دو دوتا چند تا می شه؟ می گه : یک گونی!!!!.

..................................................

یارو میره رستوران به گارسون میگه جوجه دارین؟ گارسون میگه آره! ...

یارو میگه دون بدین بهش نمیره....

....morabbe.ir....

نظرات  (۱)

اگه دلتون امام زمانیه اینو گوش کنید:

http://up.cm30.ir/download/154194/Ostad%20Raefipur-emam%20zaman.mp3
پاسخ:
گوش کردم.جالب بود!
خیلی ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">